شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

موتور سوخت مشکل آب شرب نراق حل شد !!!

نمی خواستم در خصوص مسائل مربوط به آب شرب نراق مطلبی بنویسم چون قصد دارم این موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری کنم ولی به خاطر اصرار کاربران محترم این چند خط را بر خلاف میل باطنی می نویسم . 

 واقعیت این است که اصلا نراق در این دو سال گذشته مشکل کم آبی نداشته و تمامی این مشکلات  بر می گردد به سوء مدیریت . سوء مدیریتی که با سوختن پمپ آب خود را نشان داد.  

خدا کند که متولیان امرپاسخ مناسبی برای قبرو قیامت خود داشته باشند .   

  

نظرات 16 + ارسال نظر
مجید رزاقی سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 06:30 ب.ظ

با عرض سلام و تشکر از توجه شما به شهر نراق
من یکی از متضررین بایت قطعی اب بوده و منزل من بر اثر این مشکل خراب و ویران گشته است لذا از هرگونه پیگیری مکتوب و حضوری به جهت زنده شدن حقوق پایمال شده خود دریغ نخواهم کرد
زنده باد نراق شر ابا و اجدادی من

سلام آقا مجید . ممنون که به وبلاگ سر زدی
بازهم منتظر قدوم مبارک شما هستم . هر وقت اومدی ردی از خود بر جای بگذار .
موفق و موید باشی انشا الله

فامیل دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

آقا من زنگ زدم اراک. میگفت شما باید این رو به صورت مکتوب و طی یک شکوائیه یا استشهاد محلی مردم امضا کنند بفرستید ما حتما پیگیری میکنیم.می گفت ما نمیتونیم صرف گفتن و شنیده ها پیگیری کنیم. بنده خدا راست میگفت.البته من یه خواهش هم از این بازدیدکننده های گرامی دارم. حالا درسته اقای مرادی خیلی شفاف همه نظرات رو درج میکنن ولی خداییش دیگه هر چیزی رو هر جایی نگید.بحث اب شربه همه چی گفته شد الا مسئله اصلی.

سلام فامیل . من که به سهم خود این موضوع را دردستور کار پیگیری قرار داده ام . از عملکرد دیگر مسئولین شهر هم در این خصوص اطلاعی ندارم . شما به عنوان یک شهروند دلسوز خودت مقدمات ارسال این شکوایه را فراهم کن . شاید فرجی بشود و از استان فردی برای تحقیق به نراق بیاید .

یه آشنا پنج‌شنبه 10 شهریور 1390 ساعت 11:06 ق.ظ

سلام جناب مرادی
یه سوال از شما دارم . شهرداری و شورای شهر در خصوص این مشکلی که سازمان آب عمدا برای نراق ایجاد کرد و اینهمه مردم را در رنج و سختی قرار داد چه کرده است . متاسفانه امام جمعه هم که نداریم . امام جمعه موقت هم کارش شده تجلیل از فرماندار . به چه دلیل برای هیچ کس روشن نیست !!! شنیدم به نفع فرماندار در شهر طومار جمع می کنن !!! تجلیل از تاخیر در فهم صورت مسئله که نراق مشکل آب ندارد آنهم بعد از اینهمه سختی چه معنایی دارد . غیبت شما را کردم گفتم شاید این نان به هم قرض دادن ها از طرف شما و شورای شهر باشد .
لطفا به این پیام پاسخ دهدید و مانند پیام های دیگر م آنها را بی جواب نگذارید .

سلام دوست عزیز.شما تابحال چندین بار در خصوص عملکرد شورا و فرماندار برای من پیام گذاشته و درخواست توضیح نموده اید . ایمیل هم که ارسال نمی کنید تا بتوانم خصوصی جواب شما را ارسال کنم ! شما جای من بودید چه می کردید ؟ . عملکرد شورا و فرماندار را از خودشان جویا باشید . البته در خصوص ایرادات شما به امام جمعه موقت هم باید صراحتا از خودشان درخواست نمایید . انتظار زیادی است که من به همه سوالات شما پاسخ دهم . اما در خصوص این نظر آخری باید به عرض مبارک برسانم که بنده موضوع سوء مدیریت شرکت آبفای شهرستان را به اطلاع مسئولین رسانده و منتظر نتیجه هستم اگر مکاتبات نتیجه نداد موضوع را با مردم در میان خواهم گذاشت تا خود شخصا حقوق از دست رفته خود را مطالبه کنند . در خصوص جمع آوری طومار هم بنده هیچ نقشی نداشته و ندارم و اصلا باید به عرض مبارک برسانم که اعتقادی به این کارها ندارم . عملکرد هر مسئولی برای مردم روشن و واضح است .
لطفا اگر سوالی از اعضای شورا شهر هم دارید کتبا یا شفاهی آن رابا خودشان در میان بگذارید . می توانید حتی در جلسات شورا به عنوان یک شهروند شرکت کنید این حق شما است که متاسفانه هیچ کس در نراق به آن واقف نیست.
موفق و سربلند باشید انشا الله

شهروند نراق م.ق یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 05:04 ب.ظ

سلام .عبادات قبول
از آقا محسن که خود را دانشجو معرفی کرده تعجب می کنیم.دل اکثر نراقی های مومن و میهمان دوست پر است از مشکلاتی که دانشجویان غیر بومی ایجاد نموده اند و دم نمی زنند.علت آن اینکه ما همگی ایرانی و وطن پرست هستیم و نقاط ضعف و مثبتمان برای همدیگر تلقی می شود. اگر خطاهای عده ای از دانشجویان در شهر نراق را بیان کنیم کتابی می شود ولی به حرمت میهمان دوستی صرف نظر می کنیم و آقا محسن کمی به پیرامون خود نظر بیاندازد انصاف را رعایت خواهد کرد.
اگر توقع دارد عکس دانشجویی که گوسفند انسان زحمتکش نراق را روی دوشش به قصد... انتقال می دهد را برایش نمایش دهیم

ایزدی-ا یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 04:54 ب.ظ

سلام بر مهندس مرادی
من یک خواهش دارم و شاید بگویید به من یا شهرداری مربوط نمی شود.شهر نراق از لحاظ تابلوی معرفی مکان ها ضعیف است.چون توریست ها برای ورود به بازار شمس السلطنه از مقابل مسجد حاج شیخ عباس که ظاهرا به آن مسجد صاحب الزمان می گویند رد می شوند هیچ آثار یا نشانه ای بر آن نمی بینند.به حرمت این مکان مقدس یک تابلو به سر درب آن زده شود به همراه سال ساخت .
از جمله مکان های دیگری که فاقد تابلوی معرفی و شناسایی هست گلزار شهدا-مکان فرود سنگ آسمانی که جنبه جهانی دارد - شهدای گمنام دانشگاه- پارک بسیج جنب ساختمان بسیج - میدان امام خمینی - به شهر نراق خوش آمدید- تمامی مزارع و چاه آب های حومه شهرو ده ها مکان دیگر که تعدادی از آنها به شهرداری ارتباط ندارد ولی بیان کنیم تا متصدیان اقدام کنند .

تابلو و فضای تبلیغاتی شهر را جلا می بخشد و زیبایی را مضاعف می کند. خدا کند حداقل اگر هیچ کدام مورد قبول واقع نمی شود نامگذاری مسجد را دستور بفرمایید.

سلام دوست عزیز . تمامی پیشنهادات شما در آینده نزدیک محقق می گردد . طرحی برای اصلاح تابلو های شهر داریم که فعلا به دلیل عدم اعتبار مناسب روی زمین مانده است ولی به نظر می رسد تا پایان سال بشود در این زمینه کاری کرد .
از اینکه با ما ارتباط برقرار کردید بی نهایت سپاسگذارم .

جایی برای درد دل نراقی ها یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 04:20 ب.ظ http://naragh30t.blogfa.com

سلام
http://naragh30t.blogfa.com

قجری شنبه 5 شهریور 1390 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام آقای مرادی
خدمت دانشجو آقا محسن عرض می کنم از دانشجویان انتظار بیشتری می رود.من چندین مستاجر دانشجو دارم که آزادانه در منزلم در نراق زندگی می کنند.برای آب دادن به یک درخت دریغ می ورزند.در قشنگترین امکاناتی که برایشان فراهم شده بدترین شرایط بهداشتی را به وجود می آورند که انسان حیرت زده می شود.از یک دانشجو میهمان توقع نداریم با شلوارک و آستین حلقه ای و با زبان فحش در شهر نراق که بین آنها شریف ترین انسان های کره زمین هستند ظاهر بشوند.
تعداد کمی از این دانشجویان از پرداخت اجاره بهاء یک کشاورز زحمتکش دریغ می کنند و یا پول تلفن را نداده منزل استیجاری را ترک نموده و آسیب مالی به اهالی وارد می نمایند .مسائل سوء اخلاقی را با عرض شرمندگی اشاره نمی کنم.و دهها موارد دیگر که اگر نیاز است در فرصت بعد اشاره کنم.
این رفتارها وسعت رزق و روزی را کم می کند. و الا نرخ گرایه ماشین برابر یک تعرفه دولتی تعریف می گردد و راننده زحمتکش مقصر نیست که مورد توهین دانشجو قرار گیرد.
در هر صورت مردم شریف نراق دانشجویان را فرزندان خودشان می دانند و به آنان احترام می گذارند. اگر هم خطایی صورت گیرد آنها را نصیحت می کنند.
در یک جمله خواستم بگویم بسیاری از دانشجویانی که از دانشگاه نراق فارغ التحصیل شده اند همچنان با اس ام اس و تماس تلفنی با ما در ارتباط هستند و خاطرات خوشی از نراق به یادگار دارند.






م.ع پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 03:12 ب.ظ

سنگ جاده
در روزگار قدیم، پادشاهی سنگ بزرگی را که در یک جاده اصلی قرار داد. سپس در گوشه‌ای قایم شد تا ببیند چه کسی آن را از جلوی مسیر بر می‌دارد. برخی از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌های خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیاری از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از آنان کاری به سنگ نداشتند.

سپس یک مرد روستایی با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعی کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌های زیاد بالاخره موفق شد. هنگامی که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه‌ای زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد پر از سکه‌های طلا بود و یادداشتی از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسی است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایی چیزی را می‌دانست که بسیاری از ما نمی‌دانیم!

«هر مانعی، فرصتی است تا وضعیت‌مان را بهبود بخشیم.»

سلام . جالب و آموزنده بود .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 03:06 ب.ظ

چاپلوسی برای حفظ موقعیت شغلی و اداری یکی از بیماری هایی است که گاه تا آن اندازه پیش می رود که فرد را وادار می کند نسبت به هر کنش و واکنش روسا و مسئولین رفتاری تابع و کرنشگر و تایید کننده داشته باشد .

محسن پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 02:55 ب.ظ

سلام....
نمیدونم شما چیکاره نراق هستید مسئولید یا یک شهروند عادی نراق ...اما با اینحال خدمتتون باید عرض کنم که جناب !شما که قصد نگفتن مشکل به این بزرگی نراق !!! یعنی کمبود اب ! رو نمیخواستید بیان کنید خودتون رو از هر حیث بدون خطا و بدون گناه میدونید ؟! واقعا چی به سره این مردم نراق داره میاد ؟! به نظره شما این به خاطره گناهانشون نیست ؟! این به خاطره اون کارهای زشتی که با دانشجویان انجام میدهن نیست ؟! این به خاطر اون چوبها و چماقهایی که سالی یک مرتبه باید بیرون بیاد و برسر یکی کوفته بشه نیست ؟! این به خاطره پولهای هنگفتی که برای کرایه خونهایی که به اندازه یک نصف اتاق هستن نیست ؟! این به خاطره این نیست که تاکسی دارهای شما کرایه ها را یک لا پهنا حساب میکنند ؟! این به خاطره خون اون دانشجوی بی گناه نیست که 2 سال پیش تو نراق و توسط یک نراقی کشته شد ؟! این بلاهایی که به سر نراقی ها داره میاد به خاطره این نیست که با دانشجوی غریبه بد رفتار میکنن ؟! چرا هست ! یقینا هست ! یکروز تریلی میره وسط یک مغازه ! و یک روز هم خشکسالی همه نراق رو میگیره ! و حالا هم که در و دیوار نراق پر شده است از اعلامیه فوت جوان های نراقی ! میدونم زیره بار هیچ کدوم از حرفام نمیرید ! اما مهم نیست ! چون من نراقی نیستم ! تا این بلاهای جور واجور بیاد سرم ! من تنها دانشجویی هستم که میام و میرم ! دانشجویی که مجبوره غذاههای رستوران امیر و از اون بدتر رستوران عمو حسن و دشت بهشت رو تحمل کنه و در او دو سه روزی که اونجا هست با اسهال و استفراغ و ... سر کنه تا موعود بازگشت به ولایت و شهر خود برسه ! کمترین رفاه یک شهر تامین اب اون شهره که شکر خدا اون هم دریغ شد! میخوام بگم امیدورام درست بشه اما دهنم به دروغ باز نمیشه ! دعنم به دروغ باز نمیشه بگم امیدورام ! چون نیستم !

سلام آقا محسن . به احترام اینکه دانشجو هستید نظر شما را به نمایش می گذارم . به مطالب خوبی اشاره کردید ولی تنها به قاضی رفتن کار درستی نیست . اگر تمایل داشید ایمیل خود را ارسال کنید تا نظرم را در خصوص موضوعات مطرح شده دریافت نمایید .
قتل ، کلاهبرداری ،زور گیری ، فحشاء ، مواد مخدر، تجاوز به نوامیس ، آدم ربایی و هزار معضل اجتماعی دیگر در کلان شهر تهران بی داد می کند . در همان مدینه فاضله ای که شما برای برگشت به آن لحظه شماری می کنید هر ساعت یک قتل اتفاق می افتد . ولی با همه این اوصاف در تهران آدم ها خوب بسیار هستند . مدنیت در آن از دیگرشهر ها بیشتر است .

شما میهمان ما نراقی ها هستید و به رسم ادب احترام میهمان واجب است . من دوستان دانشجویی دارم که 20 سال پیش از نراق رفته اند ولی هنوز با ما ارتباط دارند .. بماند .
برای توضیح بیشتر لطفا ایمیل خود را ارسال کنید .

م.ع پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 02:41 ب.ظ

روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر می کرد. شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند. عارف به حضور شاه شرفیاب شد. شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود.

استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: «بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن.»

شاهزاده با تمسخر گفت: «من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم!»

عارف اولین عروسک را برداشت و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.

سپس دومین عروسک را برداشته و این بار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد. او سومین عروسک را امتحان نمود. تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش می رفت، از هیچیک از دو عضو یادشده خارج نشد.

استاد بلافاصله گفت: «جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته.»

شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: «پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و منهم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود.»

عارف پاسخ داد : «نه» و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت: «این دوستی است که باید بدنبالش بگردی.»

شاهزاده تکه نخ را گرفت و امتحان نمود. با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت: «استاد اینکه نشد!»

عارف پیر پاسخ داد: «حال دوباره امتحان کن.»

برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد. شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقی ماند.

عارف رو به شاهزاده کرد و گفت: «شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.»

م.ع پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 02:40 ب.ظ

با سلام
ضمن خسته نباشید و قبولی طاعات و عبادات باید خدمت شما عرض کنم تا بوده همین بوده به قول شما سوء مدیریت نه مدیریت.
حضرت رسول اکرم (ص)
من از فقر امتم بیم ندارم. آنچه بر امتم بیمناکم سوء مدیریت است.
به امید روزی که دیگر چنین اتفاقاتی نیافتد.
پیروز باشید

رزاقی پنج‌شنبه 3 شهریور 1390 ساعت 06:21 ق.ظ

آقای حاج محمود مرادی سلام علیکم
طاعات و عبادات قبول. آیا امکان دارد علت خشک شدن سبزه های تپه شهدای نراق را توضیح دهید؟ خداوکیلی وقتی از کنارش رد شدم دلم سوخت.آیا بی توجهی شده است و یا حتی با تانکر هم نمی شد به طبیعت زیبای آن آب داد؟

سلام . 65 درصد از فضای سبز شهر وابسته به آب شرب است . قطع آب شرب به صورت ناگهانی موجب شد این میزان از فضای سبز با تانکر از تنها چاه شهرداری آبیاری گردد . برای رفع مشکل کمبود آب شرب شهر ما مجبور شدیم تمامی فضای سبز خود را با تانکر آبدهی کنیم . خشک کردن چمن تپه شهدا در راستای حفظ درختان شهر الزامی بود . در حال حاضر روزانه 5 تانکر آب از چاه های کشاورزی اطراف نراق برای حفظ درختان تامین می کنیم و مصلحت نبود که این چمن با آب کشاورزی سبز بماند .
مطمئن باش هیچ کس به اندازه خود من از دیدن این تپه زجر نمی کشد . ولی فعلا چاره ای نیست .

ا.ص چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 04:17 ب.ظ

با سلام خدمت حاجی محمود
سوژه خواسته بودی .لطف کن در آستانه سالگرد دفاع مقدس فعالیت شهرداری شهر نراق در هشت سال جنگ را برای اولین بار انعکاس فرمایید.روزی دیدم آقای اصغر صفری در میدان تعریف می کرد که من و علی عضایی از کارکنان شهرداری به جزیره مجنون یا ... اعزام شده بودیم و سید جمال موسوی نیز با ماشین کامیون یاماشین دیگر شهرداری به جبهه اعزام شد و خلاصه شهرداری نیز با هماهنگی بسیج زحمات زیادی کشید.
بد نیست این موضوع را همگان بدانند

سلام دوست گرامی . وبلاگ دفتر خاطرات شخصی است که جهت نقد دیدگاه نویسنده به نمایش عمومی گذاشته می شود بااین اوصاف ربطی به محل کار بنده ندارد .
سعی دارم در این وبلاگ مطالبی را منتشر کنم که خوانندگان را به فکر کردن و نظر دادن وادار کند.
اعتقاد دارم سازندگی ابتدا در حوزه فکر و اندیشه اتفاق می افتد بعد در حوزه عمل . ما اگر بخواهیم نراق را بسازیم ابتدا باید نگاه و فکر خود را اصلاح کنیم . دقیقا اتفاقی که در برخورد با مراکز و بناهای تاریخی شهر افتاد . تا چند سال پیش در ذهن شهروندان بنا های تاریخی شهر مشتی خشت و گل بیشتر نبودند ولی اکنون اینها به سرمایه های شهر و حتی کشور تبدیل شده اند . اتفاقی که افتاده در حوزه اندیشه ما است که نوع نگاهمان را با گذشته متفاوت می کند .

هادی چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 10:14 ق.ظ http://naragh-hadi.3de.ir

سلام
خدا خیرت بده جناب مهندس!
همانطور که همه میدونیم خسارات زیادی به همشهریهامون وارد شد که اگر قطع کردن آب صورت نمیگرفت,این اتفاقات نمی افتاد!خدا میداند طی این مدت چقدر آب اسراف و تبذیر شد.امیدوارم هیچوقت شاهد چنین بی مسئولیتهایی نباشیم.با تشکر از شما که به نظرات کاربران و همشهریان اهمیت میدهید

محمودی از کرج چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 12:30 ق.ظ

سلام.آقای مرادی خواستم زحمت بکشید نتیجه اقدام زیبایتان در خصوص فیلمبرداری از خانواده های شهدای نراق در سال ۱۳۸۵ را اعلام فرمایید به کجا رسید :

پدر و مادر شهدا از ما چه انتظاری دارند ؟
امشب جلسه برنامه ریزی یادواره شهدای شهر بود. همرزمان شهدا گرد هم آمده بودند تا در کنار نسل جوان مقدمات یک یادواره باشکوه را برنامه ریزی نمایند. من رسما به این جلسه دعوت نشده بودم ولی از آنجایی که ارادت خاصی به شهدا دارم خودشان به صورت اتفاقی مرا دعوت کردند خدا را به پاس این نعمت شکر می کنم . بعد از جلسه خیلی به این موضوع فکر کردم که وظیفه ما در قبال خانواده محترم شهدا چیست قصد دارم با تهیه فیلمی از خانواده شهدای شهر نراق و ضبط خاطره های آنها کمکی به انتقال این میراث معنوی به نسل آینده نمایم تا روحیه ایثار و فداکاری برای دفاع از ارزشها به فراموشی سپرده نشود .
تاریخ ارسال: پنجشنبه 19 بهمن 1385 ساعت 11:46 PM | نویسنده: م. مرادی نراقی | چاپ مطلب 0 نظر خدا

سلام جناب آقای محمودی
تعدادی از خانواده شهدا کار تصویر برداری از آنها تمام شد . قرار بود ستاد یادواره شهدا به این پروژه کمک کند که متاسفانه نکرد !!
امیدوارم بتوانم در آینده این کار را به اتمام برسانم .
هداف از این کار ثبت خاطره ها بود قبل از اینکه خانواده معظم شهدا در بین ما نباشند .
موفق باشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد