شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

تا کور شود هرآنکه نتواند دید

 

چند وقت پیش مطلبی نوشتم با این تیتر که بیایید کمی با هم  گریه کنیم . حال می خوام بگم که گریه های من و شما کار خودش رو کرد. قبل از بیان مطلب می خوام براتون فضای یه کاریکاتور را ترسیم کنم، شما خودتون تصویرش را در ذهن بسازید .

تصور کنید مردم در حال خارج شدن از مسجد جامع شهر هستند و زیر بغل هر کدوم از  اونها یک جفت هندونه بزرگه که دارن باز زحمت می برن خونشون ،  یه بابایی را هم تصور کنید که اینقدر بار هندونش سنگینه که زیر سگینی اون داره  زمین می خوره . دو تا نیسان را هم به تصویر  ساخته شده در ذهنتون اضافه کنید که از یه در دیگه دارن هندونه می برن تو مسجد . یه ابر بالا سر یه نفر باز کنید و تو اون بنویسد ( خدا پدرشون رو  بیامرزه همینم قنیمته  )

حضرات مسئول قدم رنجه فرمودند و همچون سالها ی گذشته  در سالروز پیروزی انقلاب مردم نراق را با وعده و وعید سر کار گذاشتندو کار هایی را که دیگران کرده بودند و آنها در آن هیچ نقشی نداشتند  به پای خودشون تموم  کرده و رفتند و به ریش همه ما خندیدند.

 برای نمونه

سالن تربیت بدنی خودشون را تکمیل کردن

شهرک صنعتی خودشون را توسعه دادند

اعتبار بازگشایی خیابون  اصلی خودشون را از ریاست جمهوری به زور گرفتند .

سالن های اجتماعات و کتابخانه های خودشون رو تجهیز کردند .

فاضلاب شهر خودشون را تکمیل کردند .

ادارات شهر خودشون را تجهیز کردند و در مقابل ادارات شهر ما را منحل  

80 واحد ساختمان بنیاد مسکن را برای اقشار آسیب پذیر در شهر خودشون ساختند .

مدارس شهر خودشون را در مقابل زلزله استحکام بخشی کردند .

بهداشت ودر مان خودشون را تجهیز کردن

اینا رو  نوشتم که نرن تعریف کنن بگن کسی نفهمید  ولی ما شهرمون را همچون گذشته نه با اتکای به دولت بلکه با توکل به خدا و با تکیه برخیرین بزرگمان خواهیم ساخت . خوبه  بدونید نراق از جمله معدود  شهر هایی است که هیچ مدرسه ای در آن  توسط دولت ساخته نشده است.  خدا رحمت کند پدر و مادر حاج عباس معصومی را که شهر نراق را به برکت فکر بزرگش( تاسیس دانشگاه آزاد)  از نابودی حتمی  نجات داد وگرنه حالا با سیاست های اعمال شده  پیدا کردن یه جون بیست ساله در آن غنیمت بود .    

یه خبر خوبم براتون دارم که خیلی  از حرفای قبلی ناراحت نشید .

همین آقای معصومی قراره یه حوزه علمیه هم در نراق تاسیس کنه و زمینش رو هم شنیدم آقای دستمالچی به مساحت 8000  متر رایگان اهدا کرده . برای شادی  ارواح پدرو مادر هر دوتاشون  صلوات بفرست .

تا کور شود هرآنکه نتواند دید .

نظرات 2 + ارسال نظر
با افتخار:نراقی شنبه 3 اسفند 1392 ساعت 04:23 ب.ظ

خدا رو شکر.
((و شاورهم فی الامر فاذاعزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین))
ماباهم نراق رو میسازیم.چشم امیدمون اول به خداست بعد به بعضی مسئولای شهرمون.برای ساخت این پاره تن رو نیروی جوان شهریعنی ماها)هم حساب کنید.ما پشت شماییم.
تا نابود شود هرآنکه نتواند دید.

بله با هم می سازیم نراق عزیزمان را تا الگو باشیم برای دیگر شهر های کشور

سید مجتبی غفاری دوشنبه 20 شهریور 1391 ساعت 08:02 ب.ظ

خداوند روح مرحومان حاج علی معصومی و حاج احمد دستمالچی را شاد و به آقایان حاج عباس معصومی و حاج حسین دستمالچی سلامتی و توفیق روز افزون عطا فرماید. به هردو بزرگوار ارادت خاص دارم و برای همت والایشان خداوند را شاکرم .

سلام جناب آقای غفاری عزیز
ممنون که به وبلاگ شهر من نراق سر زده و نظر خودتان را درج نمودید .
موفق و موید باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد