به مطبوعات در اصطلاح می گویند رکن چهارم دموکراسی . اندیشمندان چنان نقش و جایگاهی برای مطبوعات و اطلاع رسانی قائل هستند که در کنار قوه مجریه، قضائیه ،ومقننه مطبوعات را رکن چهارم یه جامعه پویا و درای آزادی های مشروع می دانند . متولیان این امر در شهرستان تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ اقدامی برای شنیدن صدا های مخالف خودانجام نداده اند و تنها به ارسال چند خبر به خبرگزاری ها و مطبوعات استانیُ آنهم در تایید عملکرد های خودشان بسنده کرده اند . اگر کسی هم مثل این حقیر خواسته از طریق وبلاگ نویسی برخی از واقعیت های پیرامون را در معرض دید و قضاوت افکار عمومی با قبول تمامی تبعات آن قرار دهد ناجوانمردانه بر چسب واگرایی خورده است . مدتی پیش در سایت تابناک خبری را مطالعه کردم در خصوص برخورد متفاوت مقام معظم رهبری با مجید مجیدی کارگردان معروف که خیلی برایم جالب بود مناسب دیدم عین مطلب را برایتان نقل کنم شاید با مطالعه آن در نگاه مسئولین شهرستان تغییراتی ایجاد و نوع نگاه خود را نسبت به منتقدین اصلاح نمایند . مطلب سایت بازتاب را در ادامه مطلب بخوانید .
به گزارش «فردا» به نقل از ویژهنامه «تداوم آفتاب»، مجید مجیدی از کارگردانان کشور در خاطره خود میآورد: اولین دیدار من با آقا برمیگردد به سال 70 و فیلم «بدوک». این فیلم فیلم تلخی باید میبود. این فیلم برای من منشا اتفاقاتی هم شد و البته مصداق بسیار خوبی است که تفاوت نگاه آقا را با مسئولان فرهنگی نظام برای شما عرض کنم. این فیلم را به همراه جمعی از هنرمندان و مسئولان در جلسهای که آقا حضور داشتند، دیدیم. فیلم که تمام شد آقا به شدت برافروخته و ناراحت شد.
وی ادامه داد: این عین عبارت آقاست: «اگر این فیلم مبتنی بر درام است که حرفی نیست؛ ولی اگر مبتنی بر واقعیات است، من حرف دارم.» اقای سید مهدی شجاعی که نویسنده فیلمنامه بود، گفت: متاسفانه مبتنی بر واقعیت است و اگر میخواستیم همه آن را نشان دهیم، فیلم ظرفیت این همه تلخی را نداشت و بعد مصداقهایی را هم آوردیم. و باز این عین عبارت آقاست که خطاب به مسئولینی که آنجا بودند، گفتند: «اگر چنین است چرا به ما نمیگویید، چرا به ما گزارش داده نمیشود؟» با همین لحن. که بعدها از ما گزارش خواستند و ما هم گزارشهایمان را مکتوب کردیم و فرستادیم و اولین نتیجه آن، این بود که کل مسئولان آن منطقه عوض شدند. میخواهم نگاه و برخود آقا را تشریح کنم که میدانند هنر متعهد و انقلابی آن است که در آن درد وجود داشته باشد تا مسئولین ببینند و در جهت رفع آنها برآیند.
در ادامه خبرنگار جام جم میگوید: امام جملهای هم دارند و میگویند که هنر آن است که سیاهیهای جامعه را نشان دهد.
و مجیدی در پاسخ با بیان اینکه برخی معتقد بودند این فیلم برای جشنوارهها ساخته شده با ماموریت نگاه غربی تاکید میکند: بله، ولی در برابر این برخورد آقا، کسانی که به دنبال نگاه سیاسی بودند، اسم این کار را گذاشتند سیاهنمایی. همین آقای کلهر که الان مشاور آقای احمدینژاد هستند، برای این فیلم نقدی نوشت که مضمون آن این بود که فیلم به سفارش غربیها ساخته شده است.
بنا بر این گزارش، خبرنگار میگوید: در صورتی که پشت فیلم آدمهایی مثل سید مهدی شجاعی و مجید مجیدی که از بچههای انقلاب هستند، ایستاده بودند.
که مجید مجیدی در ادامه میگوید: در حالی که وقتی خود آقا که معیار است، نمیگوید آقا به چه حقی این فیلم را ساختی، او که رهبر مملکت است و میتوانند تکلیف کنند که نباید چنین فیلمی بسازی و پرونده کار را ببندند، اما چنین نگفتند. ولی میدانید که فیلم توسط وزیر ارشاد وقت توقیف شد. نگذاشتند به جشنوارهها برود. فقط به کن رفت و رئیس جمهور وقت نامهای 11 بندی خطاب به من و حوزه هنری نوشت و توضیح خواست. در بند اول این نامه آمده بود که ما این همه سد و سیلو در کشور ساختیم، این همه آبادانی، چرا راجع به اینها فیلم نساختید؟ هجمههای زیادی به من شد.
وی در ادامه در خصوص واکنش شهید آوینی به این فیلم میگوید: شهید آوینی در نمایش خصوصی فیلم را دید. وقتی فیلم تمام شد آنقدر با سرعت از حوزه بیرون رفت که فکر کردم از فیلم بدش آمده است. اما میخواست کسی اشکش را نبیند. بعد به من زنگ زد، رفتم پیشش و من را بغل کرد و بوسید. شهید آوینی اولین مدافع این فیلم بود و تنها حامی من او بود.
نامه رئیس جمهور وقت را بردم پیش سید مرتضی. گفت: ول کن مجید! تو فیلمتو ساختی. گفتم: باید جواب بدهم، گفت: جواب هم میدهیم با هم. یک روز مفصل به همراه او نشستیم و به این نامه جواب دادیم و در پاسخ به بند اول آن نوشتیم: شما در همه تاریخ ادبیات ایران در میان آثار شعرای متعهد یک بیت شعر پیدا نمیکنید که درباره سد و سیلو و... باشد. یعنی با زبان بیزبانی گفتیم که قرار نیست مجیز گوی شما باشیم و اگر هم دفاع میکنیم، از کلیت این انقلاب و این کشور دفاع میکنیم. هنر فرمایشی که خاصیت ندارد. وظیفه هنرمند هم این نیست. ولی در برابر همه این هجمهها آقا یک پیغامی به من دادند که اگر قرار باشد کسی انتقاد کند و به چالش بکشاند، همین شماها هستید. و در مقابل هم ساختار مدیریت فرهنگی کشور تا آنجا پیش رفت که 3 سال نگذاشتند من فیلم بسازم. بچههای آسمان را 3 سال بود نوشته بودم و نمیگذاشتند بسازم.
گفتنی است، ویژهنامه «تداوم آفتاب» توسط روزنامه جامجم منتشر شده است.
به روز هستیم
سلام
این روزها داشتن یک مطبوعه و درواقع اخذ مجوز کار بسیار مشکل و ملال اوری است .
با این وجود بوده اند اشخاصی که به دنبالش رفته اند مثل :سید حسن عباسی و صمدی فرماندار که در این بین ظاهرا عباسی با استفاده از سهمیه مسئولین مجوز گرفته و هنوز برای انتشار کاری صورت نداده و صمدی هنوز در صف بیش از ۲۰۰۰ نفری بسر می برد.
با این حال جای بسیار خوشحالی است که دوستانی از طریق گاهنامه ای به نام صادقین در حال پر کردن این فضای خالی هستند . رویکردی که در چند شماره اخیر این گاهنامه (که البته متعلق به پایگاه بسیج مسجد جامع شهر دلیجان است) داشته است گواه این مسئله است که گردانندگان این نشریه در حال تبدیل آن به یک مطبوعه هستند و این را از سرمقاله ها و نکات انتقادی که منتشر می کنند میتوان مشاهده کرد. بدون اینکه وقت خود را برای اخذ مجوز تلف نمایند .
تدبیر بسیار خوبی دارند به شکلی که گام به گام در حال تغییر ظاهر این گاهنامه هستند .
به هر حال این جای خالی در حال پر شدن است
سلام
بنده هم صادقین را دیده ام و بدینوسیله از تمامی عزیزانی که در این هفته نامه قلم می زنند نهایت تشکر را دارم اما مطبوعه مورد نظر ما حتما باید مجوز داشته باشد . صادقین مربوط به پایگاه مقاومت است و نماینده یه قشر از جامعه می باشد این در حالی است که مطبوعات باید گرایش های و سلایق مختلف را در جامعه پوشش دهد .
جناب مرادی خسته نباشی
به سهم خود از شما به دلیل اعتقاد به جامعه چند صدایی ممنون هستم .
اما سوالی هم دارم . شما تیر زده اید تعطیلی رکن چهارم دموکراسی در شهرستان دلیجان فکر نمی کنید خیلی خوش بین هستید و سه رکن دیگر هم فعلا تعطیل است ؟
فکر نمی کنید برای اینکه مطبوعات در شهرستان پا بگیرد باید هر سه رکن اصلی هماهنگ با هم نسبت به تقویت آن علاقه نشان دهند ؟
بنده اعتقاد دارم اگر حمایت قوه قضائیه و مقننه نباشد قوه مجریه اجازه نخواهدداد مطبوعات مستقل و در خدمت مردم پا بگیرد با کوچکترین مطلب انتقادی که بنویسد محکوم به تعطیلی و لغو امتیاز خواهد شد .
و در پایان این سوال را دارم با توجه به اینکه شما خود تحصیلکرده این رشته می باشید چرا تابحال اقدامی انجام نداده اید ؟
سلام سعید
به نکات خوبی اشاره فرمودید .
سه رکن دیگر را در حد تعطیل بودن قبول ندارم . بلاخره نیم بند وجود دارد .اما در خصوص خواستن سه رکن دیگر برای تحقق رکن چهارم دقیقا حق با شما است .
در جواب به سوال آخر شماباید بگویم این کار نیاز به منابع مالی و وقت زیاد دارد که فعلا از هر دوی آنها محروم هستم . اگر روزی بتوان خدمتی بکنم دریغ نخواهم کرد.
سلام
شما که خودتون نمونه را قید کرده اید
همینطور از بالا که به سمت پائین بیایی یا از پائین به بالا بروی ٬ این مسائل هست فقط شدت و حجم آن کم و زیاد می شود .
اگر می شد تو نراق یه خبرنگار داشتیم خوب بود .
یا حداقل یک نفر نماینده مطبوعاتی می شد .
عجله دارم
سلام
قبول دارم تو استان هم مطبوعات مستقل و مردمی نداریم .
این چند تایی هم که هستند خوب که مورد بررسی قرار می گیرند معلوم میشه دستشون تو کاسه افرادی است به غیر مردم .
اما در نراق اعتقاد دارم ما نیاز به خبرنگار نداریم نیاز به خبر ساز داریم .
تا فعالیتی صورت نگیرد که خبرنگار بهانه ای برای ارسال خبر ندارد . اگه ما افراد خبر سازی داشته باشیم خبر نگار ها برای تهیه خبر حتی شده از تهران هم خودشون را می رسانند .